{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
cog wheel
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
چرخ دنده
معنی cog wheel, معنی رخل صاتثثک, معنی cog wheel, معنی اصطلاح cog wheel, معادل cog wheel, cog wheel چی میشه؟, cog wheel یعنی چی؟, cog wheel synonym, cog wheel definition,
معنی CEOیChief Executive Officer
,
ترجمه CEOیChief Executive Officer
به فارسی,
معنی دلسوزی کردن بر، رقت اوردن بر
,
ترجمه دلسوزی کردن بر، رقت اوردن بر
به انگلیسی,
معنی فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر ,
,
ترجمه فتق بند اویختن، جفت کردن، گره زدن، دستهکردن، متمسک شدن بستن، بدار اویخته شدن، خرپا، شکم بند، بقچه، انبان چوب بست زدن، پایه زدن، بستن، بسیخ کشیدن، بدار , کوک زن، بهم بستن، بادبان را جمع کردن، بار سفر ,
به انگلیسی,
معنی اصلاح گر
,
ترجمه اصلاح گر
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی